معرفی

دیدگاه:-

جمعیت افغانی سره میاشت یک سازمان بشردوستانه، روان به سوی خودکفایی، پیرو اصول اساسی نهضت صلیب سرخ و هلال احمر، عرضه کننده خدمات بشردوستانه به آسیب پذیر ترین مردم در سراسر کشور.

رسالت ( ماموریت):-

داشتن سهم فعال در تلاش های بشردوستانه برای حفاظت زندگی، صحت و کرامت انسانی، بالخصوص در جریان حوادث، جنگ های مسلحانه و سایر حالات اضطراری، کمک به ایجاد جوامع مقاوم، ارایه خدمات موثر از طریق منسجم ساختن رضاکاران، اعضا و کارمندان متنوع به شکل خوب تنظیم شده و با پیروی اصول اساسی نهضت صلیب سرخ و هلال احمر، خصوصاٌ بی طرفی، عدم جانبداری و استقلالیت

 

شكل گيري نهضت بين المللي صليب سرخ وهلال احمر

در سال 1859 م تاجر جوان سويسي  (  هانري دونانت ) به قصد انجام معاملات تجارتي با ناپليون سوم امپراتورفرانسه که با قواي نظامي خود غرض عقب راندن نيروهاي اتريشي در شمال ايتاليا آمده بود، وارد ايتاليا شد.  با ورود وي جنگ خونين بين نيروهاي ايتاليا وفرانسه از يکسو و نيروهاي رزمي اتريشي از سوي ديگربراي 16 ساعت متوالي در منطقه سالفرينو واقع شمال کشورايتاليا بوقوع پيوست. در اين جنگ بيش از سيصدو بيست هزار تن نيروهاي رزمي طرفين باهم درگير بودند که درنتيجه حدود (40000) چهل هزارتن کشته وزخمي در ميدان  جنگ بدون پرستاري بجا مانده بود.کثرت تعداد زخمي ها سبب شد که کارکنان طبي نظامي به حالت اسفبار آنان رسيدگي کرده نتوانند. زخمي هاي جنگ در وضعيت مرگبار و وخيمي قرار داشتند، آنان با مشاهده هرکس با ناله والتماس طلب کمک ميکردند. با گذشت هر ساعت چندين تن آنان جان هاي شان را از دست مي دادند. فرياد سوزناك از هرسو بگوش مي رسيد.  در نتيجه احساسات و عواطف هانري دونانت با مشاهده چنين يک وضعيت ناهنجار تحريک واز ماموريت اي که در پيشروداشت منصرف مي شود.  وي به  مراقبت و تداوي زخمي ها همت مي گمارد و از ساکنان نزديک منطقه سالفرينو نيز دعوت کرد تا در اين امر انساني وي را کمک نمايند. همان بود که براي بار اول گروه هاي رضاکاران را به منظور معالجه مجروحان جنگ تشکيل داد. مقدار پولي راکه بخاطر تجارت باخود داشت درتداوي زخمي ها نيز بمصرف رساند.

زماني که هانري دونانت از معالجه مجروحان فارغ مي شود و به سويس باز مي گردد.،  کابوس روياي جنگ و پيامد هاي ناگوار اين پديده منفور روان وي را همواره ناراحت وآزار مي داد.

همان بود که در سال 1862 م کتابي را تحت عنوان ( خاطره سالفرينو ) منتشر کرد. وي  در اين کتاب ضمن شرح مشاهداتش از جنگ سالفرينو و عواقب خشونت اين بار جنگ دو پيشنهاد کليدي را نيز در آن گنجانيد:

پيشنهاد اولي او اين بود که «آيا اين امکان وجود ندارد که درحالت صلح رضاکاران تربيه شوند تادر حالت جنگ اين رضاکاران به تداوي مجروحان جنگ بپردازند؟»

پيشنهاد دومي هانري دونانت چنين بود که «بايد قوانيني ايجاد شوند و به تصويب دولت ها برسد که مصونيت اين رضاکاران را در ميدان هاي جنگ تضمين کند به عبارت ديگر نيروهاي متخاصم نبايد اين رضاکاران را که مصروف معالجه زخمي هاي جنگ هستند مورد حمله قرار دهند.»

هانري دونانت اين کتاب را به تمام سران  دول وشخصيت هاي سرشناس کشورهاي اروپايي فرستاد.  با در نظرداشت معقوليتي که پيشنهادات وي بهمراه داشت مورد پذيرش قرار گرفت. سرانجام بذري راكه وي در اذهان عامه پاشيد ثمر داد كه  درنتيجه پيشنهاد اول وي باعث بوجود آمدن جمعيت هاي ملي صليب سرخ وهلال احمر شد و پيشنهاد دومي وي سبب بميان آمدن قرار داد اول ژنيو که پايه گذار کنوانسيون هاي چهارگانه 1949ژنيو و پروتوکول هاي ضميموي  1977( قانون جنگ ) گرديد.

از سوي ديگر يک نهاد خيريه کوچکي بنام «جمعيت ژنيو براي رفاه عامه» - ازقبل در شهر ژنيو فعاليت مي كرد-  يک کميسيون پنج نفري را به منظور بررسي ايده ها و نظريات هانري دونانت تاسيس نمود. اين کميسيون  که از   گوستاو مونيير، گوليمي هنري دوفور ، لويس آپيا، تئودور مونيور و خود دونانت ترکيب يافته بود  «کميته امداد براي قربانيان جنگ»را در سال (1863م)  بنياد گذاشتند که بعداً بنام ( کميته بين المللي صليب سرخ )  يا ( آي سي آر سي ) که يکي از مرکبه هاي نهضت بين المللي صليب سرخ وهلال احمر بشمار مي رود؛ تغيير نام يافت .

سپس بنيان گذاران کميته مذکور تصميم گرفتند که نظريات هانري دونانت را در عمل پياده نمايند. همان بود که در پاسخ به فراخوان آنها 16 دولت و چهار نهاد بشردوست نمايندگان شان را در کنفرانس بين المللي که در 26 اکتوبر 1863 در شهر ژنيو داير گرديد اعزام کردند.  در اين کنفرانس نشان مشخصه  صليب سرخ در زمينه سفيد كه شكل معكوس نشان دولتي كشور سويس است رسماً  به تصويب رسيد.

از سوي ديگر براي حمايت از خدمات طبي در ميدان جنگ و به رسميت شناخته شدن صليب سرخ و آرمانهاي آن در سطح بين المللي حکومت سويس در سال 1864 کنفرانس ديپلوماتيک را در ژنيو ابرگزار نمود. نمايندگان 12 کشور در اين کنفرانس شرکت نمودند و پيماني  رابه نام « قرارداد ژنيو براي بهبود وضعيت مجروحان نظاميان در ميدان جنگ» به تصويب رساندند که اين قانون پايه گزار قانون بين المللي بشردوستانه  که بنام هاي قرار داد هاي 1949 ژنيو و قانون جنگ نيز معروف است، گرديد.

از همان وقت به بعد تشکيل جمعيت هاي ملي صليب سرخ و هلال احمر در ديگر کشورهاي جهان آغاز شد.  ودر حال حاضر بيش از (191) جمعيت ملي صليب سرخ و هلال احمر در(191) کشور جهان تشکيل  گرديده  است که عضو نهضت بين المللي صلب سرخ وهلال احمر بشمار مي روند.جمعيت هاي ملي صليب سرخ وهلال احمر، کميته بين المللي صليب سرخ و فدراسيون بين المللي جمعيت هاي ملي صليب سرخ وهلال احمر  در مجموع، نهضت بين المللي صليب سرخ وهلال احمر را تشکيل مي دهند.

از جانب ديگر بعد از ختم جنگ جهاني اول به اساس پيشنهاد هيئت رهبري کميته بين المللي صليب سرخ  کميته مشتمل از کشورهاي فاتح تشکيل شد.  به اساس سفارش اين کميته در سال 1919م داکتران مشهور جهان در شهر (کان) طي نشستي دستورالعمل کميته بين المللي صليب سرخ را در حالات صلح وجنگ طرح و تصويب نمودند.  اين کميـته در حالات جنگ از کنوانسيون اول ژنيو گرفته تا آخرين کنوانسيون تمام فيصله هاي آنرا مورد تائيد قرار داد و قيموميت کميته بين المللي صليب سرخ، فدراسيون جمعيت هاي ملي صليب سرخ وهلال احمر و جمعيت هاي ملي صليب سرخ وهلال احمر را به شرح زير پذيرفتند:

1-کمک با آسيب ديد گان حوادث طبيعي چون زلزله، سيلاب وآتش سوزي

2-کمک به مصدومين قحطي، فقر و امراض ساري

3-پرورش و تربيت کارکنان صحي به منظورحفاظت صحت عامه و ايجاد تيم هاي صحي ثابت و سيار

4-آموزش و استخدام جوانان واطفال به منظور انجام خدمات بشردوستانه

 

فدراسيون بين المللي جمعيت هاي ملي صليب سرخ و هلال احمر

بعد از ختم جنگ جهاني اول در سال 1919م رئيس جمعيت صليب سرخ کشور امريکا هانري داويسن پيشنهاد کرد که حالا وقت آن فرارسيده است تا تمام جمعيت هاي ملي در چوکات يک سازمان بين المللي متحد شوند.به اساس اين نظريه در همان سال رؤساي جمعيت هاي ملي کشورهاي امريکا، فرانسه، انگلستان، جرمني، ايتاليا و جاپان در شهر پاريس تشکيل جلسه دادند و اساس فدراسيون جمعيت هاي ملي را که در آنوقت بنام ليگ ( اتحاديه) ناميده مي شد، گذاشتند.

باگذشت چندسال دفتر فد را سيون از شهر پاريس به شهر ژنيو منتقل گرديد.

هدف ايجاد فدراسيون يا اتحاديه جمعيت هاي ملي هلال احمر وصليب  سرخ، تشويق و ترغيب جمعيت هاي ملي به انواع فعاليت هاي بشردوستانه است.  همچنان فدراسيون جمعيت هاي ملي  ضامن و مدافع مصالح، نقطه اتصال و يگانگي اهداف و مشوق تاسيس جمعيت هاي ملي وارتقا ظرفيت هاي کاري اين جمعيت هااست و در عرصه خدمات اجتماعي و صحي  نيز  انان را ياري مي رساند. جمعيت هاي ملي همه ساله وجوه معيني را به عنوان حق العضويت به فدراسيون جمعيت هاي ملي مي پردازند.

سير تاريخي جمعيت هلال احمر افغاني

جمعيت هلال احمرافغاني يا هرجمعيت ملي ديگر سازمانهاي ملي هستند که با تائيد حکومت ملي در راستاي اهداف بشردوستانه به حيث معاونين حکومتهاي مربوطه در عرصه خدمات بشر دوستانه خدمت مي کنند. هنگامي که يک جمعيت ملي به وسيله کميته بين المللي صليب سرخ به رسميت شناخته ميشود، آن جمعيت يکي از مرکبه هاي نهضت محسوب ميشود ومي تواند عضويت فدراسيون بين المللي جمعيت هاي ملي صليب سرخ و هلال احمر را درخواست کند.

جمعيت ملي افغانستان  داراي سير تاريخي زير به هدف کاهش آلام بشري داراي نشان هلال احمر مي باشد.

در اوايل سال 1308 هـ .خورشيدي مطابق (1929م.)به همت گروهي از افراد نوعدوست و سعي و تلاش بلديه(شاروالي مرکز)نشستي عام در باغ عمومي کابل   زير نام « مجلس امداديه ملي» صورت گرفت. مجلس فوق بنيان سازمان خيريه اي را به هدف تشويق مردم جهت دستگيري آسيب ديدگان و نيازمندان  نهاد.

عواطف بشردوستانه جهت سازماندهي اين مجلس از خطابه ها و اعلان ها تا دعوت ها و دادخواهي ها؛ منجر به جهت دهي و تاسيس نظم سازماني اي شد که از جلب اعانات و قسمي از معاشات و عوايد شخصي مردم بهره مند شد. اين نظم سازماني بنيان جمعيت ملي را تشکيل داد. 

در مجلس متذکره محمد ابراهيم مامور سابقه دار بلديه به حيث رييس و خيرخواهاني ديگر به حيث معاون، خزانه دار و ساير ارکان و اعضاي مجلس انتخاب شدند. مجلس امداديه ملي با همان ساختار و ترکيب اوليه اش امور و تکاليف خيريه را به انجام ميرساند تا جايي که به تاريخ 18 حوت سال 1308 هجري خورشيدي، محمد نادر شاه فرماني را به امضاي خويش به جوابيه مجلس امداديه ملي فرستاد در حالي که در فرمان؛ آرزوي کاميابي  مجلس امداديه ملي را کرده بود.

«مجلس مرکز امداد اوليه» بعد از گذشت سه سال در سال 1311هـ.ش به «محراب احمر» تغيير نام داد.

 بر اساس تقاضاي کنفرانس بين المللي نهضت در هاگ در ( 1932م ) مطابق 1311 هـ. ش. از دولت وقت افغانستان درخواست شد تا جمعيت ملي خويش را بنيان نهد. همان بود که دولت وقت افغانستان نام مجلس مرکز امداد اوليه را به نام «محراب احمر» تغيير و در   چوکات وزارت ماليه مدغم گردانيد.  اما ده شرطي که نهضت براي برسميت شناختن يک جمعيت ملي گذاشته بود برآورده نشده بود. اين نهاد پس از مدتي در مربوطـات وزارت صحت عـامه پيوست.

محراب احمر در سـال( 1313 هـ. ش.) به نام هلال احمر تغيير نام يافت .  در واقع سال تاسيس رسمي جمعيت ملي به 1313 هجري خورشيدي برمي گردد.

هلال احمر بعد از پذيرفتن شرايط، قوانين، اصول و مقررات  نهضت بين المللي صليب سرخ، به حيث يک جمعيت ملي مستقل در سال 1334 هـ ش.  از جانب کميته بين المللي صليب سرخ به رسميت شناخته شد. و در همين سال   به حيث 83 مين عضو فدراسيون بين المللي جمعيت هاي ملي صليب سرخ و هلال احمرشناخته شد.

هفت اصل اساسي نهضت بين المللي صليب سرخ و هلال احمر

بشر دوستي:      نهضت بينالمللي صلـيب سرخ و هلال احـمر به آرزوي کمکرساندن بدون تبـعيض به مجروحين ميدان جنگ به وجود آمده است.  در مأموريت ملي و بـينالمللي خويش تلاش ميورزد تا  در هر جايي همواره از آلام بشري جلوگيري کند  وآن  را کاهش  دهـد. هدف آن حمايت از حيات، صـحت و تأمين احـترام  انسان است.اين نهضت تفــاهم متقابل، دوستي، همکاري و صلح پايدار را بين انواع بشر توسعه ميدهد.

غيرجانبداري:     اين نهضـت هيچ نوع امتيازي به مـليت، نـژاد، طبقه، عقايد ديني و مذهبي و نـظريات سياسي نميدهـد. تلاش مـيورزد تا درد و رنج افراد را صرف با در نـظر داشت نيـازمندي ايشان و دادن حـق اولـويت به مصيبتهاي عاجل، تسکين دهد.

بيطرفي:    اين نهضت براي کسب و تداوم اعتماد همهگان، در مخاصمات طرف واقع نميشود. هيچگاهي  درمناقشات سياسي،  نژادي، ديني، مذهبي و ايديولوژيکي خود را درگير نميسازد.

استقلال:     اين نهضت مستقل است. جمعيتهاي ملي با آن که در خدمات بشردوستانه مددگار حکومتهاي خويش و تابع قوانين ممالک متبوع شان ميباشند، بايد هميشه خود مـختاري خويش را حفظ کنند تا قادر شوند همواره مطابق اصول نهضت عمل کنند.

خدمات رضاکارانه:    صليب سرخ و هلال احمر يک نهضت امدادرسان رضاکار است. در هيچ شرايطي در آرزوي کسب منفعت نميباشد.

وحدت:     در هر کشور بايد فقط يک جمعيت هلال احمر يا صليب سرخ  وجود داشته باشد. اين جمعيت بايد به روي همهگان باز بوده و خدمات بشردوستانه خود را در سرتاسر کشور ارايه کند.

جهانشمول:     نهضت بينالمللي صليب سرخ و هلال احمر که در آن همه جمعيتهاي ملي  داراي مقام يکسان هستند و در کمک با همديگر وظايف و مکلفيتهاي مساوي دارند، جهان شمول است.

نشان جمعيت هلال احمرافغاني

Logo.jpg

نشان جمعيت هلال احمرافغاني  طوريکه از نام آن پيداست هلال احمر يا مهتاب سرخ است که اصولاً در زمينه سفيد بايد قرار داشته باشد. نشان معرف هويت و  وسيله شناخت  جمعيت هلال احمرافغاني بوده كه بمنظور حمايت و تشخيص بكار برده مي شود.

 نشان هلال احمر علامت و سمبول ارائه خدمات حمايتي  بيطرفانه و بدون تبعيض  به آسيب ديده گان حوادث طبيعي و جنگي است . در همچو مواقع كارمندان، تأسيسات، وسايط، مواد امدادي، نشريه ها و اسناد جمعيت هلال احمرافغاني با نشان مزين هستند  تا از يكسو  از سائر ارگان ها و مؤسسات تفكيك و به  سهولت قابل شناخت باشند. و از سوي ديگر از  مصؤنيت ي كه از نشان در قرار داد هاي چهارگانه 1949م جينوا و پروتوكول هاي ضميموي 1977م  بعمل آمده است  مستفيد شوند.

پيشينه تاريخي نشان:

براي بار اول طي يك كنفرانسي در سال (1363م) نشان صليب سرخ  بحيث نشان مشخصه براي پرستاري مجروحين جنگ براي ( جمعيت هاي ملي ) قبول گرديد ودر سال 1864 نشان صليب سرخ در کنفرانس سياسي كه  بنابر دعوت كشور سويس داير گرديده بود بحيث نشان مشخصه خدمات طبي نظامي ضمن تصويب قرارداد اول ژنيو سال 1864 مورد تائيد قرار گرفت.

در سال 1876 در زمان جنگ بالکان خلافت عثماني فيصله کرد که نشان هلال احمر را  بعوض نشان صليب سرخ بکار برد  اين پيشنهاد در کنفرانس بين المللي نهضت  مورد تائيد قرار گرفت ،به تعقيب آن کشور ها ي ديگري نيز نشان هلال احمر را براي جمعيت هاي ملي شان برگزيدند.

به تعقيب اين دولت ايران نشان دولتي خود شير و خورشيد سرخ را براي جمعيت ملي كشورش برگزيد اين نشان نيز از طرف نهضت برسميت شناخته شد، اما با روي كار آمدن دولت جمهوري اسلامي ايران   نشان هلال احمر را براي جمعيت ملي كشورش برگزيد.

دوسال بعد در سال 1313 خورشيدي دولت افغانستان نشان هلال احمر را براي جمعيت ملي انتخاب کرد که در واقع يکي از شرايط ده گانه براي برسميت شناختن جمعيت ملي در نهضت را بر آورده ساخت .

نشان هلال احمر از سال 1313 تا بحال گر چه چندين مراتبه تغيير شکل و سايز در آن بوجود آمده اما بصفت نشان رسمي جمعيت ملي رسميت داشته است .

نشان جمعيت ملي وسيله شناخت هويت اين جمعيت بوده که بمنظور حمايت و تشخيص مورد استفاده قرار مي گيرد.

حمايت به اين مفهوم است که طرف هاي در گير در منازعات مسلحانه زماني كه  رضاکاران ، کارمندان و وسايط جمعيت ملي خدمات رضاکارانه را براي مصدومين جنگ ارائه مي کنند بايست در تحت اين نشان آنان و وسايل شان مورد حمايت قرار گيرند به عبارت ديگر بالاي آنها حمله صورت نگيرد و هيچ نوع مزاحمتي براي شان ايجاد نشود.

وتشخيص به اين مفهوم که شخص ، واسطه نقليه ، تأسيسات ، مراکز طبي ، ذخاير ، گدام ها،  نشريه ها، اسناد و ... که مزين با اين نشان  باشد مربوط به جمعيت ملي مي باشد .

اگر نشان بمنظور حمايت استفاده شود سايز آن بزرگ و بخاطر رفع اشتباهات  بدون نوشته در اطراف خود مي باشد تا از ساحات دور در معرض ديد قرار داشته باشد ، اما نشان تشخيصي به سايز کوچک ( نشان فلزي سرجيبي ، بازو بند، کلاه و واسکت مزين با نشان و ...) مورد استفاده قرار مي گيرد.

 نشان سره مياشت علامت و سمبول کمک و حمايت بيطرفانه و بدون تبعيض از آسيب ديده گان حوادث طبيعي و رويداد هاي جنگي است .

هر گاه شما با شخص ، وسايط نقليه ، مراکز صحي و تا سيسات  اي که با اين نشان مزين و مشخص شده باشند رو برو شديد بدانيد که آن ها به جمعيت هلال احمرافغاني كه يك موسسه  امداد رسان ، بيطرف و مستقل است تعلق دارند .

لذا به آنها احترام ورزيده اعتماد کنيد، در صورتي که حين ماموريت بشردوستانه شان در شرايط بحراني و اضطرار به  مشکلات و موانع روبرو مي شوند حتي الوسع در رفع اين مشکلات با آنان همکاري کنيد و زمينه دسترسي شان را به آناني که نياز عاجل به کمک هاي اين جمعيت دارند مساعد سازيد . گاهي اين کمک شما مي تواند  رنج و درد در گير افتاده گان حوادث را کاهش وحيات شان را  را در برابر تهديدات مدهش نجات بخشد.

ماده پانزدهم اساسنامه جمعيت هلال احمر افغاني در مورد نشان جمعيت ملي چنين مشعر است:

جمعيت ملي از نشان هلال احمر و لوگوي خود در همه حالات مطابق قانون نشان کنوانسيون هاي 1949 ژنيوا و پروتوکول هاي الحاقي و مقرره از نشان توسط جمعيت هاي ملي و ساير اسناد حقوقي خود استفاده مي کند.

به همين گونه ماده شانزدهم در مورد نشان اين گونه متذکر شده است :

نشان هلال به رنگ سرخ در متن سفيد که توسط يک دايره به رنگ سياه احاطه شده و در بالاي آن دايره اسم جمعيت هلال احمر افغاني به زبان پشتو ( د افغاني سرې مياشتې تولنه) و در پايين آن به زبان دري ( جمعيت هلال احمرافغاني) قوسي به رنگ سياه نوشته شده است . نوشته هاي ياد شده و دايرة دور هلال نيز تماماٌ توسط يک دايره سياه ديگر احاطه شده است.

سؤ استفاده از نشان حمايوي و تشخيصي تخطي از قرار دادهاي ژنيو در مورد چگونگي استفاده از نشان هاي مرکبه هاي نهضت بوده ، زيرا سؤ استفاده از نشان اهميت آنرا در ديد گاه عامه کمتر و قدرت حمايوي آنرا در هنگام درگيري هاي مسلحانه نا چيز جلوه مي دهد.

به اساس قرار داد هاي ژنيو و پروتوکول هاي ضميموي آن که دولت ها خودرا نسبت به آن متعهد مي دانند  استفاده درست از نشان در قدم اول متوجه خود دولت هاست تا آنرا احترام نمايند ، در صورت تخطي و استفاده نادرست از نشان از سوي ( دولت ها و افراد ) کميته بين المللي صليب سرخ و جمعيت ملي مقامات و کساني راکه استفاده نا جايز را بعمل آورده متوجه ساخته تا از چنين کاري اجتناب ورزند.

درحال حاضر سه نشان در نهضت بين المللي صليب سرخ وهلال احمر : (صليب سرخ ، هلال احمر و کرستل سرخ ) رسميت داشته ومورد استفاده قرار مي گيرند.

نشان هاي نهضت بين المللي صليب سرخ وهلال احمر

ICRC.pos.gif

براي اولين بار در سال 1863 به اساس فيصله  کنفرانس بين المللي، نشان صليب سرخ در متن سفيد بحيث نشان مشخصه جمعيت هاي کمک رسان به عساکر زخمي (جمعيت هاي ملي آينده) قبول گرديد. در سال 1864 صليب سرخ از طريق کنفرانس سياسي بحيث نشان مشخصه خدمات طبي نظامي توسط قانون بين المللي بشردوستانه با تصويب ميثاق سال 1864 ژنيو مورد تأئيد قرار گرفت.

درسال 1876 در جنگ به اصطلاح شرقي که در ممالک بالکان شعله ور گرديد امپراطوري عثماني فيصله کرد که هلال احمر در متن سفيد را عوض صليب سرخ براي جمعيت ملي کشور خود  به کار برد.

در سال 1929 کنفرانس سياسي نشان ديگري را بحيث نشان خاص تأسيسات واحد هاي طبي به نام  شير وخورشيد سرخ ايران، برسميت شناخت. در سال 1980 جمهوري اسلامي ايران از نشان شير و خورشيد سرخ صرف نظر و در عوض نشان هلال احمر را پذيرفت.

و در بيست و نهمين کنفرانس بين المللي نهضت بين المللي صليب سرخ وهلال احمر که بتاريخ 21-22 جون سال 2006 در شهر بنکاک داير  ودر آن 1576 نفر  نمايندگان جمعيت هاي ملي و کشورها شرکت ورزيده بودند پروتوکول سوم ضميموي يعني رسميت يافتن نشان کرستل سرخ در پهلوي دو نشان ديگر نهضت ( صليب سرخ وهلال احمر) به تصويب رسيد.

به اساس اين مصوبه جمعيت هاي ملي بمنظور  تثبيت هويت شان مي توانند از نشان کرستل سرخ  نيزاستفاده نمايند.

به اين ترتيب گفته مي توانيم که نهضت بين المللي صلييب سرخ وهلال احمر داراي سه نشان ( صليب سرخ، هلال احمر و کرستل سرخ ) است. به اساس مصوبه اين کنفرانس جمعيت هاي ملي مي توانند از نشان کرستل سرخ بطور تنهايي ويا يکجا با نشان صليب سرخ ويا هلال احمراستفاده نمايند.

استفاده از نشان بحيث وسيله حمايوي نشان دهنده  آنست که به اساس آن اشخاص (اعضاي خدمات طبي اردو، رضاکاران جمعيت هاي  ملي، نماينده گان کميته بين المللي صليب سرخ)، واحد هاي طبي (شفاخانه ها، مراکز کمک هاي اوليه و غيره) و وسايل حمل و نقل (مربوط به اشخاص و تأسيسات فوق) محافظت مي گردند.

کاربرد نشان بحيث وسيله مشخصه نشان ميدهد که شخص ياشئ به نهضت بين المللي صليب سرخ و هلال احمر  وابستگي و تعلقيت دارد .

سؤ استفاده از نشان صليب سرخ وهلال احمر بحيث وسيله حمايت در وقت جنگ تخلف ازتمام اصول حمايوي است که در قانون بشر دوستانه ازآن تذکر بعمل آمده است.

سؤ استفاده از نشان صليب سرخ و هلال احمر بحيث علامه مشخصه اهميت آنرا در ديد گاه عامه مردم کمتر و قدرت حمايوي آنرا در وقت جنگ نا چيز جلوه مي دهد.

در صورت سؤ استفاده  از نشان بحيث وسيله حمايوي وظيفه کميته بين المللي صليب سرخ و جمعيت ملي است  که به قواي متخاصم از وظايف شان ياد آوري نمايد تا به نشان احترام نمايند وبه منظور گوشزد کردن به آنهائي که از نشان استفاده نادرست مي نمايند اجراآتي را روي دست گيرند.

مسؤوليت درجه اول بخاطر احترام نشان مربوط دولت ها است. در صورتي که ديده شود از نشان بحيث وسيله حمايوي سؤ استفاده صورت  مي گيرد کميته بين المللي صليب سرخ، جمعيت ملي مربوط را مطلع و از آن ها تقاضا مي نمايد اجراآت لازمه صورت گيرد تا مانع اجراي اين عمل گردد. در صورت احساس ضرورت مسؤولين با صلاحيت را نيز از عمل مذکور مطلع مي سازد.

استفاده کننده گان ذيصلاح نشان ها:

کاربرد حمايوي :

- واحد هاي طبي نظامي وملا امان نظامي  (ماده 24 قرار داد اول ژنيو )

- شفاخانه ملکي ( ماده 18 قرار داد  چهارم ژنيو)

- واحد هاي طبي ملکي (موافقتنامه 1 )

- جمعيت هاي ملي صليب سرخ وهلال احمر  (ماده 26 قرار داد اول ژنيو )

- جمعيت هاي امداد با موافقت مقامات ذيصلاح   (ماده 26 قرار داد اول ژنيو )

- كميته بين المللي صليب سرخ  و فدراسيون بين المللي جمعيت هاي ملي ( فقره 3 ماده 44 قرار داد اول ژنيو )

استفاده مشخص کننده :

- جمعيت هاي ملي ، كميته بين المللي صليب سرخ ، فدراسيون بين المللي جمعيت هاي ملي

 ( ماده 44 قرار داد اول ژنيو )